۱۳۹۱ فروردین ۱۴, دوشنبه

خرید خانه و مهد پرنیا

بعد از مدت ها تونستم یه سری به وبلاگ بزنم. خرید خونه خیلی وقت گرفت. تو سال 90 همش در گیر این مسئله بودم. بالاخره اواخر تابستون خونه رو خریدیم. بعد نوبت رسیدن به سر و وضع خونه شد. خلاصه تا نزدیکی های عید 91 مشغول بودیم، حالا یه وقتی پیدا شده تا کارهای این چند وقته پرنیا رو بنویسم. از ابتدای مهر که مهد رفتنش شروع شد، اولش خیلی سخت بود و پرنیا قبول نمی کرد، اما رفته رفته جا افتاد و حالا اگه چند روز نره، سراغ مهد رو می گیره. تو شش ماه اول مهد، تقریبا همش مریض بود و ماهی دو بار دکتر می رفت. بعدش فهمیدیم که چشماش ضعیفه و عینکی شد. اما حالا خدا رو شکر، کلی سر حال شده، توی مهد کلی چیز یاد گرفته، یه چند جمله ای انگلیسی بلده، شعر انگلیسی می خونه، کلی شعر و بازی یاد گرفته. عید امسال بالاخره فرصت مسافرت پیش اومد و بعد از عید دیدنیهای اول عید و رفتن به خونه عزیز و آقا جون پرنیا، نوبت سفر به شیراز رسید. حسابی شلوغ بود. فقط تونستیم سعدیه، باغ ارم، باغ عفیف آباد، ارگ کریم خانی، تخت جمشید و پاسارگاد رو ببینیم. این دو تای آخری عظمت و شکوه خاصی داره. بعدش رفتیم شمال. حسابی به پرنیا خوش گذشت. حالا سرحال و آماده می خواد بره مهد کودک.