۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

نه تا ده ماهگی

ده ماهگی پرنیا نقطه عطفی توی زندگیشه. بالاخره با تمرین و تلاش فراوان چهار دست و پا راه افتاد. ورق زدن کتاب رو مدتهاست یاد گرفته اما کار با مداد رو به تازگی یاد گرفته و دفتر و کتابهای مامانش رو خط خطی می کنه.

فیلم





عکس




۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

هشت تا نه ماهگی

دندون بالایی هم بالاخره در اومد، البته قبلش خیلی اذیتش کرد.اخبار ورزشی و تبلیغات تلویزیونی از برنامه های مورد علاقه خانم هستش.این روزها که فوتبال جام جهانی پخش می شه به آهنگهای ورزشی عکس العمل نشون می ده.
واما یک فیلم از دخترم:























هفت تا هشت ماهگی

بالاخره دندون خانوم در اومد، البته پدر ما هم در اومد.شوخی کردم، دخترم خیلی خوب بود و ما رو اذیت نکرد. تازه به حرف هم افتاده و بابا و ماما و دَدَ و چند کلمه نامفهوم دیگه هم میگه. بای بای میکنه، دست می زنه، می رقصه، فوتبال هم خیلی دوست داره. اینم عکسهاش.






شش تا هفت ماهگی




پنج تا شش ماهگی







چهار تا پنج ماهگی

روز شنبه ۱۶ بهمن رفتیم مطب دکتر درود برای واکسنهای چهار ماهگی، این دفعه فقط مختصری توی مطب گریه کرد و بعد توی بغل مامانش آروم گرفت.











سه تا چهار ماهگی











دو تا سه ماهگی

روز چهارشنبه ۱۸ آذر ۸۸ رفتیم به مطب دکتر تا واکسن های دو ماهگی را تزریق کنیم. اون شب تا ساعت سه در خدمت لجبازی های خانم بودیم. خوشبختانه تب نداشت و از روز بعد حالش به طور کامل خوب شد.