۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

تولد

بعد از اسباب کشی با تلاش زیاد زمینه جشن تولد پرنیا رو با زحمات فراوان مامان جونش فراهم کردیم. یه دوست هم توی این جشن پیدا کرده وبرخورد این دو با هم کلی سوژه شد. اسم این دوستش ستاره خانم هستش که دقیقاً یک ماه از پرنیا کوچکتره. دخترم توی ماه گذشته کلی فعال بوده. خیلی تلاش کرده وایسته و بالاخره مدت زمان وایستادن رو افزایش داده اما برای راه رفتن از میز و دیوار و مبل و غیره کمک می گیره، یه چند روزیه که تلاش کرده بدون کمک قدم برداره و بالاخره روز تولدش دو قدم برداشت،اما این قدم تاریخی از چشم دوربین دورموند و نتونستیم شکارش کنیم.











۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

یازده تا دوازده ماهگی

به علت اسباب کشی مدتهاست نتونستم وبلاگ دخترم رو به روز رسانی کنم. تو این ماه یاد گرفته به صورت ارادی بخنده تو عکسهایی که گذاشتم مشه اینو دید.